شور نماز
🌷 در ایامی که شبانهروز برای تدوین و مونتاژ فیلمها در صداوسیما بودیم، وقت نماز که میشد، همینکه قرآن شروع میشد، شهید سیدمرتضی آوینی قلم را زمین میگذاشت؛
🌷 لباس پوشیده و نپوشیده که گهگاه هم در طول مسیر میپوشید، بچهها را صدا میکرد که نماز است و با جیپی که دم دست بود، بهطرف مسجد بلال حرکت میکرد. کاری هم نداشت که کسی میرسد یا نمیرسد. مدتی صبر میکرد و بعد راه میافتاد.
🌷 بچهها اشتیاق او را که میدیدند، انگیزة بیشتری پیدا میکردند. اتفاق میافتاد که بچهها در طول مسیر سوار ماشین میشدند. ماشین پر از بچهها میشد، بهطرف مسجد بلال. همیشه از نخستین کسانی بود که وارد مسجد میشد… .
📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 25
موضوعات: اخلاق نه تواضع ذليلانه نه وقارمتكبرانه
لینک ثابت