ایمان باید از روی آگاهی باشد و کورکورانه نباشد.عمل زا. تعهدآور…

تعهد توحید از طریق موحد  در حقیقت خلاصه میشود در تعهد سازندگی یک دنیای توحیدی…

توحید یعنی واحد کردن و یکی کردن یعنی خدایان متعدد را به صورت خدای واحد درآوردن است

در باب توحید یک روشن بینی مخصوصی در انسان به وجود آورد

برداشتن فقر در جامعه یک تعهد است

تعدیل ثروت در هر جامعه یک تعهد است…

اما توحید به معنای درست و صحیحش اگه توحید را در نظر بگیریم خدارا یکی کردن حکومت،جامعه،قانون،نظام الاهی بوجود آوردن است

فایده اول بحث

توحید را می شناسیم

فایده دوم

خود را میشناسیم از کجا بفهمم موحدم از کجا بفهمم ایمان در روح من نفوذ کرده؟

تاثیرات روح موحد

۱.دارای وسعت افق دید است انسان موحد و فکر توحیدی از تنگ نظری و‌کوته نظری آسوده است افق دید موحد به مادیات خلاصه نمی شود…

برای موحد مرگ آغاز زندگی وسیع تر و یک محیط جالب تر است

از جمله تاثیرات در روان موحد ریشه ترس را در او‌می خشکاند

خدایا به من عمر بده زندگی بده اما به طور مطلق نمی خواهم خدایا هرگاه دیدی عمر من چراگاه شیطان است دیدی وسیله ای است بر اینکه شیطان ها از من استفاده کنند …مرا به سوی خودت ببر

مهم ترین تاثیر روانی در روح یک انسان این است که در راه خدا ، در راه تکلیف از دشمنان این راه نهراسد…

دو برادر ناهمفکر با یکدیگر بیگانه اند و دو بیگانه همفکر با یکدیگر برادرند..

خویشاوندی فکری در الویت است نه خونی…

با کسی که ایمان همسان ایمان شما دارد خویشاوندی…

(جلسه سیزدهم)

نفی طبقات اجتماعی

توحید را در صورتی که ما به عنوان یک عقیده عمل خیز و‌تعهدانگیز بدانیم ناگزیر یک سلسله الزام ها و تعهدات را این عقیده بردوش ما می نهد 

این تعهدات مخصوص زندگی فردی نیست

تکیه بیشتر تعهدات روی زندگی اجتماعی است

مجموعه تعهدات به قطعنامه توحید دانستیم

اول این تعهدات عبودیت و اطاعت که منحصر از آن خداست(توحید)

دومین تعهد که توحید بر دوش موحد می گذارد جامعه موحد،فردموحد،دنیای موحد‌..

جامعه توحیدی جامعه ای بی طبقه است

اختلافات طبقاتی از جمله دردهای مزمن تاریخ است

یکی از مهدهای تمدن بشری هندوستان است و اختلاف طبقاتی غوغاست…

اختلافات طبقاتی چه کسی بر می اندازد؟

طبقه محروم باید حق خود را بخواهد

طبقه پایین اعتراض کند…طبقه پایین فک می‌کنه وساخته شده که چنین طبقات باشد..میگه حقم است…

مصلحینی آمدند اول افکار را عوض کردند فلسفه ها را دگرگون کردند افکار عوض شد فلسفه عوض شد

اسلام آمد و اعلام کرد خدایان نیست فقط یک خداست همه انسانها از یک اصل ویک ریشه هستند همه انسانها با یک نوع تجهیزات به دنیا آمده همه انسانها به کمالات می رسند …

در سایه توحید به انسانها تعلیم شد مسجل شد که در متن جامعه اختلاف طبقاتی وجود ندارد..

ممکن نیست مردمی از حقوقی برخوردار باشند که دیگران از آن حقوق برخوردار نباشند در جامعه توحیدی  گفته نمی شود که مردم از دو اصل ،دو منشأ دو ریشه آفریده شده…

عده ای تمام عالم را به نفع خودشان استثمار می کنند عده ایی دست رنج خودشان را هم اجازه ندارند تنها بخورند…

آیات قرآن

خالق و معبود و‌مدبر امور همگانی خداست

این خیلی مهم است وقتی خالق یکی بود همه انسان ها در یک طراز و طبقه هستند 

اختلاف باید منشأ حقوقی داشته باشد منظور بعضی مزیت ها نیست…

جامعه غیر توحیدی راه برای همه باز نیست راه برای بعضی انسانها آسفالت و برای بعضی دیگر خارو سنگ

جامعه توحیدی همه می توانند به عالی ترین مقامات برسند.

اگر بنا بود که خدایانی می بود هر خدایی مخلوق ، آفریده خود را به سویی می برد یعنی اختلاف طبقاتی بین انسانها ،یعنی برداشته شدن انسجام ووحدت در آفرینش

این حکم قاطع اسلامی و‌جامعه توحیدی است گرامی ترین شما در نزد خدا با تقواترین است…(در زمینه نفی طبقات اجتماعی)

مسئله توحید اهمیت بسیارو جایگاه ویژه ایی در زندگی انسان ها  دارد

توحید اصل اعتقادی و عملی مهم است

۱.اصل  و پایه اعتقادی

۲.اصل عملی فردی واجتماعی

۳.ملت مسلمان موحد از آن کم چیزیی می دانند

 توحیدبحث مهمی است باید زمان بیشتری گذاشت

یک زمان عبادت و  اطاعت  مقدس و ماوراء طبیعت میدانند..

عبادت خداوند هم همین تقدیس و بزرگ داشت روحی و قلبی است…

عبادت فقط این نیست که در مورد تقدیس و روحی سجده کند ستایش بکند فقط این نیست عبادت یه کارهای دیگر وجود دارد که می تواند عبادت باشد

برای عبادت یک مفهوم وسیع تر در قرآن وجود دارد که آن را باید از قرآن پیدا کنیم که اگه اطاعت و عبادت توحید و خداوند کنیم اینگونه باشد

در فارسی لغت دارد عبارت از اطاعت از کسی مستقل بدون قیدوشرط اگه کسی رو بدون قیدوشرط اطاعت کند او را عبادت کرده با استناد به آیات که میگوید عبادت را به اطاعت تعریف میکند

انبیا که آمدند همه با ایده توحید آمدند..

به قرآن مراجعه کنید سعی کنید با قرآن آشنا بشوید

دام های فراوانی وسایل بی پایانی برای دورنگه داشتن مردم از قرآن تاکنون در طول زمان تدارک دیده شده است

انبیا هر کدام یک قرآن هستند…

ای محروم از معارف قرآن وای به حالت که قرآن را نمی فهمی و اجازه نمی دهید مردم تشنه کام هم از این چشمه فیاض و جوشان بهره ببرند..

امام زمان عج قرآن ناطق است

أفغیر الله ابتغی حکما

آیا جز خدا کسی را به عنوان حکم بپذیرم و طلب کنم

در حالی که خداست که قرآن را با تفصیل با تبیین بدون اختلاط و امتزاج برای شما فرستاده است…

فرمان پروردگار این بود که سلسله نبوت ها بیایند مردم تدریجا به حدنهایی برسانند بعد نبوت آخرین بیاید و انسان ها را در مقابل یک افق وسیعی قرار بدهد..

آیه اول

مسئله حکومت و داوری خداست

آیه دوم

مسئله تخلف ناپذیری دین و فرمان خداست که دشمن و‌کافر هر غلطی می خواهد بکند بکند..

آیه سوم

این است که از خواست ها و وهواها و هوس ها نباید اطاعت کرد از خدا باید اطاعت کرد

کاری که با یاد پول انجام گیرد جهتش جهت پول درآوردن است ،اما کاری که با نام خدا با یاد خدا شروع می شود جهت گیراش هم جهت گیری خدایی ست…

همه کارها را با بسم الله شروع کن تمام جهت گیری های زندگی آن برای تأمین هر نیازی ولو نیازهای اولی باید طبق فرمان خدا باشد

سخن بدون علم گفتن دنباله روی از غیر علم کردن نام خدا و یاد خدا را سبک و کوچک شمردن اطاعت از غیر خدا کردن گناه ظاهر و نهان واگذارید..

شیطان در مقابل رحمان و خدا…

 اگر شیطان ومزدوران شیطان را اطاعت کنید مشرک هستید

هرکسی که به نوعی برای ابلیس کاری کرده از برای ابلیس خدمتی انجام داده در راه گمراهی خلق الله قدمی برداشته به هر صورت در قیامت جایگاه همه شان جهنم است…

(روح توحید:نفی غیر عبودیت)

بحث توحید

عقیده‌ ایی که متضمن تعهد و مسئولیت و تکلیف را به ارمغان  می آورد

مسئولیت های که در دل توحید است را بررسی کنید

مسئولیت های توحیدی ،ازحد تکالیف شخصی بالاتر است

قیافه جامعه توحیدی با قیافه جامعه غیر توحیدی متفاوت است

شکل قرار گرفتن اجزا یک جامعه توحیدی  به کلی با جامعه غیر توحیدی متفاوت است

نظم و سیستم و شکل توحیدی به کلی مغایر و‌متضاد با جامعه غیر توحیدی است

به طور جزئی تر توحید دارای قطعنامه  است که دارای مفادی است  که بیان میکنیم 

اولین ماده توحید

بنابر اصل توحید انسان ها حق ندارن جز خدا را عبودیت کنند

شیطان، یعنی نیروهای شرآورین خارج از وجود است

نفس، نیروهای شرآورین درونی وجود انسان

اطاعت از غیر خدا منافی است با آنچه و آن هدفی که خدا انسان را آفریده

 در جامعه غیر توحیدی انسان نمی تواند رشد کند و به تکامل برسد..

 در جامعه توحیدی نفی عبودیت خدا نما ها کسانی که خدا گونه ایی میکنند وجود دارد

مادیگر زمان اگه می گوید ماوراء وجود ندارد

بینش درست ندارد

اگه مطالعه ای بر این افراد داشته باشیم می بینم استدلال ندارن و هیچ استدلال وجود ندارد که خدا را نقض کند…

علت گرایش به مکتب مادی این است که از مفهوم شایع و رایج دین چیزیی نمی داند..

دین که خدا می فرستد نشانه دارد.خصوصیت دارد مهر استاندار د دارد …

همه پیامبران به این هدف فرستاده شده اند  که همه ما انسانها بر اصل قسط و عدل زندگی میکنیم..

ای مادی گر که می گویی که دین با اداره امور انسانها مغایرت دارد باید ثابت کرد..این بی انصافی است …مطالعه باید کرد و آیات قرآن را با تأمل باید خواند..

دین یک نظام اجتماعی است که با رسالت نبی اکرم ص شروع و هدایت شد

آیا خدا هست یا نیست؟ بحث توحید باید اثبات شود نه در یک سوال خشک مطرح شود بلکه باید توحیداثبات شود.

باید وقتی  توحید مطرح میکنیم با یک سوال خشک علمی مطرح نکنیم…

توحید را باید دراثبات توحید مطرح شود..

بحثی که پاسخ آن بحث تحکیم کننده است اثبات توحید است..

خداشناسی فایده ای در مقابل یک سوال و پاسخ خشک  ندارد..

 خداشناسی وتوحید را بخاطر آثارش و برای نظام توحیدی که  پیشنهاد میدهد توحید را بفهمند و درک کنند این مفید است..

توحید  یعنی در تمام وجود خودت و جامعه حق فرمانروایی فقط خداوند است..

در جامعه توحیدی اختلاف طبقاتی معنا ندارد..

نزدیکی و رجحان شما به تقوا است و هرکسی مراقب بیشتر به فرمان خدا باشد این نظام توحید است..

در عبودیت خدا همه شریک و هم طراز هستند…

معنا ندارد یک عده بندگی خدا  و عده ایی زندگی غیر خدا…

این سیاست صهیونیست ها است که مردم را مشغول چنین افکاری اندیشه های نادرست می کنند..

 روایتی که می گوید ما آمدیم بندگان را از بردگی بندگان خلاص دهیم..

بندگی عبودیت را نشانه بندگی درست بدانیم…

جامعه ایی  که جز لذایذ دنیوی مطرح نیست؟َ! و هر چه نگاه میکنند تلاش حیوانی خود را میبینه و افق دید محدود.. 

رسیدن به جهان پهناور جهان بینش و دید انسان که به وسعت خدا گسترده اند..

زندگی دنیا و آسایش دنیا اصالت ندارد زمانی ارزش پیدا می کند که در راه خدا باشد..

دنیا آخر ندارد دریچه ایی دارد وقتی نگاه میکنید آنطرف از دریچه باغ ها و بوستان های نامحدود است..

در حقیقت بینش نو و درست بیان می‌کنه..

بُعدی از توحید که مورد نظر ادیان و قرآن است..

آیات مطرح شده آیة الکرسی و شعار توحید 

دائما در ذهن انسان است..

حی و قیوم باشد..

آیه 165,166درباره توحید بسیار زیبا بیان میکند..

کسانی که ایمان آورده اند محبت شان به خدا نزدیک تر است ..

افرادی که سرسپردگی و عبودیت بنده در دنیا بودند درقیامت می‌بینند که اینها اصلا قدرتی ندارند و فقط قدرت مختص خداست..