هوای بارانی
از روزی که در بند توام، آزادم...






تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


حرکت به سمت ظهور...


جستجو



Random photo

هفته کتاب


پزشکی ...

​‍ #تغذیه
♨️ با زنجبیل از سرماخوردگی خداحافظی کنید!
👈 اگر می‌خواهید تمام زمستان را درگیر سرماخوردگی یا آنفلوانزا نباشید زنجبیل را دریابید. به عقیده‌ی محققان این گیاه درمان طبیعی مشکلات زمستانی است. 
✅ روش تهیه: 

برای تهیه‌ی این چای به 2 قاشق غذاخوری ریشه‌ی زنجبیل رنده شده و 2 لیوان آب نیاز دارید. 

اول آب را بجوشانید و سپس ریشه‌ی زنجبیل رنده شده را به آن اضافه کنید. 

اجازه دهید چند دقیقه با شعله‌ی ملایم بجوشد و دم بکشد. 

سپس داخل یک فنجان بریزید و کمی هم آب لیموترش تازه و عسل به آن اضافه کرده و میل کنید.
توضیحات تکمیلی:

👇👇👇

https://article.tebyan.net/269289

موضوعات: اخلاق نه تواضع ذليلانه نه وقارمتكبرانه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[یکشنبه 1396-07-30] [ 10:46:00 ب.ظ ]

پیام ...

​⭕️⭕️راه حل های فوق حرفه ای و فول پرفشنال!
🔵یک شرکت بزرگ تولید کننده صابون های آرایشی و حمام در ژاپن به محصولات خود بسیار افتخار میکرد،این شرکت از برترین تکنولوژی های روز برای تولید صابونهای خوش بوی سنتی ژاپن سود می برد.روزی یک مشتری با جعبه ای از صابون در دست به شرکت مراجعه کرد و گفت : من کلی برای این جعبه صابون پول دادم اما جعبه شما خالی بود!!.
🔵مسئولان شرکت با دلجویی از مشتری و دادن دو بسته صابون بجای یک بسته وی را روانه خانه کردند،دو روز بعد یک مشتری دیگر همین شکایت را مطرح کرد ولی در ژاپن نمیگذارند که شکایت از یک موضوع سه بار تکرار شود!! بلافاصله تیمی مسئول بررسی موضوع و تعیین راهکارهای مقابله با آن شد و تولیدات کارخانه ،اعم از آنچه در انبار بود یا در ویترین فروشگاهها فراخوان شده و بررسی مجدد شدند که در این میان چند قوطی خالی دیگر هم پیدا شدند و در همین حین تیم مسئول بررسی راهکاری ارائه کرد،این تیم دستگاه پرتو ایکسی را در پایان خط تولید نصب کرد که این دستگاه داخل هر جعبه را بررسی کرده و با یک سیستم شوتینگ پیشرفته جعبه های خالی را به بیرون از خط تولید پرت میکرد و مسئولان شرکت از این اختراع و از اینکه دیگر این اتفاق تکرار نمیشود خرسند بودند.
🔵دقیقا مشابه همین اتفاق برای یکی از شرکتهای بسیار کوچک صابون سازی افتاد،در آن شرکت خبری از دستگاههای اتوماتیک بسته بندی نبود و کارگرها صابونها را در بسته ها میگذاشتند و هر از چندی یک جعبه به قول ما لایی میکشید و خالی از آب در میامد،اما مسئول شرکت با یک راهکار بسیار ساده این مشکل را حل کرد،
🔵🎯🔴وی با نصب یک پنکه در انتهای خط تولید جعبه های خالی را به بیرون از خط پرت میکرد.!! به همین سادگی!! 

پس نیازی نیست همیشه دنبال راه حل های فوق حرفه ای و فول پرفشنال باشید.
@managementintelligence

موضوعات: اخلاق نه تواضع ذليلانه نه وقارمتكبرانه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:45:00 ب.ظ ]

پیام ...

​‌‌💢 #آیت_الله_مجتهدی. 💢

یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف ، پس از اقامه نماز پشت سر #آیت_الله_مدنی ، دیدم که  ایشان شدیدا دارند گریه میکنند و شانه هایشان از شدت گریه تکان میخورد .

رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم :

ببخشید اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتادید؟ 

ایشان فرمودند : یه لحظه #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) را دیدم که پشت سر من اشاره نموده و فرمودند :

آقای مدنی ! نگاه کن ! شیعیان من بعد از نماز، سریع می روند دنبال کار خودشان و هیچ کدام برای #فرج من دعا نمیکنند ..
⚠️انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!
و من از گلایه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) به گریه افتادم .
🔺تذکره الاولیاء

موضوعات: اخلاق نه تواضع ذليلانه نه وقارمتكبرانه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:59:00 ب.ظ ]

پیام ...

​⛔️ #ببخشید_چند_لحظه ⛔️
هموطن آریایی! برای اثبات وطن دوستی لازم نیست بری به مقبره کوروش سجده کنی! اگه راست میگی کفش و لباس و ظروف و لوازم خانگیت رو ایرانی بخر
🆔 @TebyanOnline

موضوعات: اخلاق نه تواضع ذليلانه نه وقارمتكبرانه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:55:00 ب.ظ ]

شهید ...

​‍ #یادی_از_شهدا
بعد از ۶ ساعت شهیدش را آورد و گفت این مال شما!
🌷🌷🌷 بچه‌های تفحص دنبال ۳ شهید بودند که بعد از یک هفته جستجو آن‌ها را پیدا کردیم؛ داخل پارچه‌های سفید گذاشتیم و آوردیم مقر تا شناسایی شوند؛ به پدر و مادرهایشان اطلاع داده بودند که فرزندانشان شناسایی شده‌اند. 

مادری آمده بود و طوری ناله می‌زد که تا به حال در عمر ۴۶ ساله‌ام ندیده بودم؛ دخترش می‌گفت «مادرم از ۲۵ سال گذشته که فرزندش مفقود شده، حالش همین‌طور است»؛ ناگهان رفت داخل اتاق، مقابل ۳ شهید ایستاد؛ به بچه‌ها گفتم «با ایشان کاری نداشته باشید» تا رفتم دوربین بیاورم؛ این مادر، یکی از شهدا را بغل کرد و دوید سمت مسجد؛ به بچه‌ها گفتم «بگذارید ببرد».

هنوز ما اطلاع دقیقی از هویت ۳ شهید نداشتیم؛ برای شهید نماز خواند و شروع کرد با او به صحبت کردن؛ دلتنگی‌های ۲۵ ساله‌اش را به او گفت؛ از تنهایی‌های خودش؛ از اینکه پدرش فوت کرده؛ خواهر و برادرانش ازدواج کرده‌اند و از اینکه چه سختی‌هایی که نکشیدند و اینکه که شما را به ما می‌خواستند، بفروشند به یک میلیون و دو میلیون تومان. می‌آمدند به ما می‌گفتند ماشین می‌خواهید، خانه می‌خواهید یا زمین.

این مادر بعد از ۶ ساعت شهیدش را آورد و گفت این مال شما… به او گفتم «مادر چطوری فهمیدید، این بچه شماست؟» او گفت «همان موقعی که رفتم و در را باز کردم، دیدم پسرم در مقابلم با همان چهره ۲۵ سال پیش که به منطقه فرستادمش، با همان تیپ، با همان وضعیت بلند شد و به من سلام کرد و گفت مادر منتظرت بودم».

صبح روز بعد، وقت نماز مادر به رحمت خدا رفت؛ زمانی که ما بعد از فوت مادرش رفتیم کار شناسایی را انجام دادیم. پلاکش را در قفسه سینه‌اش پیدا کردیم و تا اطلاعات را وارد رایانه کردیم دیدیم مادر درست گفته بود.🌷🌷🌷
👇👇👇

🆔 @TebyanOnline

موضوعات: اخلاق نه تواضع ذليلانه نه وقارمتكبرانه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:54:00 ب.ظ ]


 
 

 
 
مداحی های محرم